Aug 13, 2010

رابطه ی هنر و گشادی


همه ی هنرمندان آدم های گشادی نیستند؛ اما اغلب آدم های گشاد اگر بخواهند دنبال چیز دهان پر کنی باشند، می روند دنبال هنر

6 comments:

  1. کاملا موافقم
    اگه بخوایم دقیق‌تر بگیم اکثرا می‌رن دنبال ادبیات

    ReplyDelete
  2. ghaveian ba aghaye seiavash mokhalefam o betore mesal azashon mikham YEK GHAZAL faghat o faghat yek ghazal az ghazaleiat hafez ( ke sheEr hash aslan ham sakht nis o hameie ma behesh adat darim ) o bekhonan o albate betonan tafsiresh konann ta mizan goshad parvareie in reshte moshkhas shavad...
    va amaaa ba nazareie tallan ta hadi movafegham ke omdatan adaaie ino dar meiaran ke miran donbale honar o masalan chap meian ras miran bom das migiran ya kife gitar mindazan dosheshon o kolan say mikonan celase honari bezaran... kee ankee vagheAn donbale honar bashad midanad che posti az adam mikanad..

    ReplyDelete
  3. ahaaa in jomlaat mano yade ye jomle bahal endakht ke mifarmaaayaaaddd:
    doroste ke hameie mosalman ha terorist nistan
    ama hameie terorist ha mosalmanann

    ReplyDelete
  4. به سیاوش: والا از آنجایی که گشادی ابعاد مختلفی دارد خیلی نمی شود دقیق شد. ولی به نظر می آید این روزها ادبیات، چندان آن فیگور دهان پرکن کما فی سابق را نمود نمی کند! تجربه ی دیداری شخصی ام نشان داده که اتفاقاً این روز ها آن حرفه ای مطلوب تر است که کار مغزی کمتر می طلبد ولی ژانگولر بازیِ اش بیشتر :p
    است. نمی دانم مد نظرت این بوده یا نه اما
    تا حدودی موافق این هستم که با روی کار آمدن شعر سپید که شاید تولید به ظاهر و به نسبت آسانی هم دارد، اما باعث نشده که به نسبت رشد کمی، کیفیت و غنای اشعار نیز رشد کند.اصولاً منش هر چه دل تنگ ات آمد باب شده که نمی شود به سادگی هم نقد اش کرد. اما در مورد گشادگان حقیقی
    با توجه به این که اصولاً گفته می شود شاعری برای آدم نان و آب نمی شود، لذا برای پرکردن دهان از نوع دیگرش، گشادگانِ حقیقی ای که از امر سوزاندن فسفر هم عاجز اند، ناچارند وردارند ببرند جای دیگری هنرنمایی کنند . هر چند تا حدود زیادی حساب آنان که صرفاً از سرِ نان و نه علاقه دست به هر نوع هنرنمایی ای می زنند را از این بحث جدا می دانیم

    به کی کاووس: گشاد پروریِ کار هنری را خوب آمدی ولی منظور این نبود که الزاماً هر هنرمندی گشاد است. همان طور که خودت گفتی هر مسلمانی الزاماً تروریست نیست، هر چند که به عقیده ی من هر مسلمان واقعی بالقوه یک تروریست است
    :D

    ما هم قبول داریم گاهی اوقات کار مغزی بسیار فسفرها می بطلبد و این پستک ما هم بیشتر به رابطه متقابل هنر و گشادی اشاره می دارد و نه صرفاً نکوهش گشادی، چه بسا که همین گشادی اگر همراه خورده هوشی و سرِ سوزن ذوقی هم باشد، چه غوغا ها که نمی کند!
    :D ... می دانی که؟
    حالا برای این که در حق گشادی خیلی هم کم لطفی و حقانیت اش را پایمال نکرده باشیم این را هم اضافه می کنیم با توجه به این که
    همه نباید کارگر، دکتر یا مهندس بشوند (چون کار دنیا لنگ می ماند)، اعتراف می کنیم که گشادی هم به طور مجزا و در نوع خود پیشه ای محسوب می شود که می توان آن را در زمینه های مختلفی غیر از هنر، اعم از فلسفه و دین و حتی در بعضی ممالک اش به طور مشخص تری قضاوت، مدیریت و رهبری و ... به گردش در آورد و از پی آن هم برای خود کسی شد و کسانی را هم گرد خود آورد و البته قسمتی از کار دنیا را هم راه انداخت و اینا... و نمی دانم همه ی این ها دقیقاً چه ربطی به آن پست دارد اما حالا دیگر مشخص شد که هر کسی می باید با توجه به میزان گشادی و هوش و استعداد و علاقه اش برود دنبال کار و بار در خور اش
    بگردد
    مثل من که راه خود یافته ام و می خواهم بعد از اتمام آن لعنتی و گذاردن مدرک در جیب بروم در یک باند موسیقی سوت بزنم
    :D

    ReplyDelete
  5. tashrif beiaavaridnkhodeman gorohi tashkil midahim o pas az chandi injaaneb samphony misazam o enshalah chonan haaaaajvi dar bayane sefate for,,An misorayam ke o ejra mikonim ke larze bar tane har ostade serishi beiandazad :D

    ReplyDelete
  6. به کی‌کاووس : خب لزوما قرار نیست هر کس که می‌خواد فیگور روشنفکری بگیره بره دنبال حافظ و در حالت عام‌تر بره دنبال شعر
    منطور من بیشتر روی کتاب رمان و نثر بود. دیگه خوندن خزعبلات م.مودب‌ پور یا پائولو کوئیلو یا خوندن یوسف‌آباد خیابان سی و سوم که نیاز به سوزوندن فسفر آنچنانی نداره
    اگرچه می‌شه بحث کرد که همون از بر کردن شعر حافظ (و نه لزوما درک اون چون مراد فقط تظاهره) سخت تره یا مثلا یاد گرفتن پیانو یا هر ساز دیگه

    به تلان : شعر سپید اگر چه گفتنش زیاد زحمتی نداره ولی
    معتقدم به عمق بخشی به شعر کمک زیادی کرده و همچین بدون ثمره هم نبوده. با بقیه حرفات موافقم

    ReplyDelete